دانشجوی مقطع کارشناسی عکاسی دانشگاه تهران، ورودی ۱۳۹۷
«اینجا درختها نمیخوابند. آنها سکوت را در آغوش میگیرند و نسیم را تنفس میکنند. مدتهاست که ردای نماد تمثیلی را بر تن کرده و گسترهی آبی پهناور شاهد انعکاس آن است. برگها خشخش میکنند تا زمانی که نور تازهای زاده شود.
در شب وقتی همه به خواب فرو میروند، بین سایهی رؤیاها راه میروم و به مکانهایی که در تیرهرنگترین کابوسهایم جرئت رفتن به آن را ندارم، قدم میگذارم. در این میان رؤیاها تبدیل به گشتوگذاری در اعماق خاطرات و ترسها و امیدهایم میشود. رؤیایی از زمان و فضای خاطرهای محو شده که آرزوی بازگشت به آن را دارم.
در این رؤیا دیگر سنگینی گذر زمان و تغییر مکانها را نمیتوان احساس کرد. گویی زمان و مکان دستان هم را میفشارند و منظره میشوند، منظرهای که فضای خالی بین ما را میبرد به جایی که تکههایی از خود را پریشان در پیرامونم میبینم. به آنها نور میتابانم تا دیده شوند.»