جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دهمین نشست سالانه‌ی پنجم با عنوان «هنر دیجیتال» از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰ روز چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ برگزار شد. مهدی مقیم‌نژاد و علی فی سخنران و شبنم رحیمیان مجری این نشست بودند.
رحیمیان ضمن معرفی خود و تشریح روند جلسه، از سخنرانان خواست که خودشان را معرفی کنند.
مقهدی مقیم‌نژاد پژوهشگر و هنرمند تجسمی است که در این جلسه به عنوان هنرمند دیجیتال هم حضور یافته بود. او ترجمه و پژوهش‌هایی هم در زمینه‌ی دیجیتال‌آرت مثل ترجمه‌ی کتابی از بروس وندز با عنوان «هنر در عصر دیجیتال» را هم در کارنامه‌ی خود دارد. او در چند مقاله هم به تأثیر تکنولوژی در هنر یا فرآیند دیجیتالی‌شدن هنرها، مخصوصاً عکاسی، پرداخته است.
علی پناهی که بیشتر با نام هنری علی فی شناخته می‌شود هنرمند حوزه‌ی New media art یا همان هنر دیجیتال است. خروجی کارهای او بیشتر به صورت چیدمان، محتوای صدا و تصویر همزمان و مولدهای دیداری (صدا، تصویر و چیدمان‌های تعاملی) است. او همچنین بنیانگذار مدیا آرت کالکتیوی به نام «null sight» است. علاوه بر آن او کیوریتور مستقل سالانه‌ی هنر دیجیتال تهران (تادا اکس) بوده است.
رحیمیان به این نکته اشاره کرد که در این جلسه قرار است بیشتر به نقش عکاسی در هنر دیجیتال بپردازیم و رابطه‌ی این دو را بررسی کنیم. او همچنین تعریفی از هنر دیجیتال ارائه داد: هنری که سعی می‌کند درک ما از جهان هستی را از طریق تکنولوژی بازنمایی و منتقل کند.
علی فی هم تعریف خود از هنر دیجیتال را این‌طور بازگو کرد: برای هنر دیجیتال از آن‌جایی که مدیوم‌های بسیار زیادی را در برمی‌گیرد، نمی‌توان تعریف دقیقی ارائه داد. واژه‌های نیومدیا آرت یا هنر رسانه‌های جدید گویاتر و قابل تعریف‌تر هستند. در هنر دیجیتال تکنولوژی، علوم بیولوژیک، هوش مصنوعی و... در هم می‌آمیزند و نقش هنرمند در این میان بیرون کشیدن نوعی شاعرانگی از این میان است. در این نوع از هنر، هنرمند می‌تواند با دیگر رشته‌های فنی، پزشکی و... وارد دیالوگ شود و به خلق اثر بپردازد. همچنین هنر دیجیتال بازه‌ای ۴۰ ساله از دهه‌ی ۸۰ میلادی را در بر می‌گیرد که با ورود تکنولوژی‌های جدید دائماً درحال تغییر است.
شبنم رحیمیان از او پرسید که نقش تلفن‌های هوشمند (smartphone) را در هنر دیجیتال چگونه می‌داند؟
علی فی علاوه بر تأیید تأثیر این ابزارها روی تولید آثار به نقش آن‌ها در نوع ارائه‌ی اثر هم اشاره کرد و به عنوان مثال گفت که امروزه درآمد اکثر موزیسین‌ها از طریق فروختن موسیقی به اپلیکیشن‌های مختلف مثل tiktok و پلتفرم‌های استریم مثل Spotify است.
مهدی مقیم‌نژاد هم در تعریف عنوان جلسه گفت: تعاریف به دلیل ذات دگرگون‌شونده‌ی هنر دیجیتال دائماً در حال در تغییر و توسعه است. هنر دیجیتال را می‌توان به دو دسته تقسیم‌بندی کرد: ۱. تأثیر تکنولوژی روی مدیوم‌هایی که در گذشته به شکل سنتی وجود داشتند. ۲. مدیوم‌های جدیدی که سابقه‌های سنتی نداشتند. مثل Internet art، database art و... اما در کل اهمیت ساختاری تکنولوژی در اثر خلق‌شده در هنر دیجیتال اصل اساسی را تشکیل می‌دهد. علاوه بر آن گاهی در هنر دیجیتال، روند خلق اثر از اثر نهایی مهم‌تر است و این نکته‌ی مهمی است.
مجری نشست در این میان به یک نمایشگاه با عنوان selfie از هنرمندی اشاره کرد که مجموعه‌ای از تصاویری بود که کاوشگر ناسا از روزهایی که روی مریخ سپری کرده بود گرفته بود. و پس از آن فرآیند دیجیتالی شدن عکاسی را از مهدی مقیم‌نژاد جویا شد.
مقیم‌نژاد گفت که تکنیک در عکاسی همواره به معنای چیزی بیشتر از تکنیک بوده و تأثیر آن روی زیبایی‌شناسی و ساختار عکس انکارناپذر است. دیجیتالی‌شدن عکاسی تنها به معنای تغییر فیلم‌های عکاسی به سلول‌های حساس به نور نیست. تغییر در عملکرد دوربین عکاسی موجب تغییر در ساختار عکاسی شد. علاوه بر آن ما نباید دو پروسه‌ی digital photography که شامل پروسه‌ی ثبت تصویر می‌شود و دیگری که digital imaging است را با هم یکی بدانیم. آن هم در زمانی که امکان دستکاری و ادیت عکس در دوران عکاسی دیجیتال بسیار گسترده‌تر و حرفه‌ای‌تر دنبال می‌شود و اصل بنیادین عکس را دچار تحول می‌کند.
مجری همچنین پرسید که آیا در عصر عکاسی دیجیتال که از مشکلات پروسه‌ی ثبت و پردازش عکس کاسته شده، می‌شود این‌طور برداشت کرد که عکاس امروز بیشتر به دنبال مفهوم‌گرایی است؟
علی فی گفت: تکنولوژی‌ها به خودی خود معنایی ندارند. ما آن‌ها را به خدمت می‌گیریم تا مفهومی را خلق کنیم و گسترش دهیم. همچنین تجربه ثابت کرده است که میزان اشراف شما به تکنولوژی می‌تواند زمینه‌ساز حرکت و پویایی تخیل شما باشد.

شبنم رحیمیان در ادامه از تأثیر عکاسی در کارهای علی فی پرسید. او پاسخ داد: عکاسی برای من از آن‌جایی که یک مدیوم جادویی است و علاوه بر آن، آرشیو خوبی در اختیارم می‌گذارد مورد توجه است. کار من تبدیل داده‌های مختلفی مثل صدا، تصویر و اعداد به یکدیگر است. من از عکس‌های موجود و اطلاعات آن‌ها اعم از رنگ، بافت و نورشان برای تولید تصاویر جدید استفاده می‌کنم. عکاسی برای من مثل رنگ برای یک نقاش، یک متریال یا ماده اصلی خام است که باید پردازش شود و به اشکال دیگر دربیاید. تکنولوژی هم همین‌طور. برای من ابزار است نه هدف.
علی فی قبل از نشان دادن آثارش درباره‌ی استفاده‌ی نوعی تکنولوژی به نام فتوگرمتری در یکی از کارهایش برای تولید حجم سه‌بعدی دیجیتال که از طریق تصاویر زیاد برداشت شده از جسم ایجاد می‌شود، صحبت کرد.
سپس ۴ نمونه از آثار عکس‌بنیان خود را نمایش داد. اثر اول و دوم نمونه‌های ویدیویی سه‌بعدی و محرک بودند که علی فی آن‌ها را بر اساس فقط یک فریم عکس و با پردازش‌های نرم‌افزاری و کدنویسی تولید کرده بود. خروجی چیدمان دیجیتال هم از این آثار موجود بود که در لحظه تولید می‌شدند.
پروژه‌ی بعدی او بر اساس هوش مصنوعی جدیدی به نام GAN (Generative adversarial network) شکل گرفته بود. این تکنولوژی بر اساس تصاویر داده‌شده، تصاویر جدیدی تولید می‌کند. این اثر او هم به صورت یک اثر ویدئویی همراه با صدا (موسیقی) خروجی گرفته شده بود. اثر آخر تصویری بود که از یک ویدئو به صورت ثابت کردن پیکسل‌های تصویر به دست آمده بود.
مهدی مقیم‌نژاد هم به نمایش آثارش پرداخت. آثار او عموماً فتومونتاژ یا تصاویر برساخته‌ای بودند که از اوایل دوران دیجیتالی‌شدن عکاسی آغاز شده بودند و تا امروز ادامه داشتند. او هدف از ساخت این عکس‌ها را ایجاد واقعیتی دانست که وجود نداشت اما می‌توانست وجود داشته باشد. آثار او به گفته‌ی خودش همه ارتباطی به ایران، تاریخ ایران و هویت آن دارند و هدف این بوده که حافظه‌ی جمعی انسان معاصر ایرانی به تصویر کشیده شود. او در برخی آثارش هم به تحلیل مراحل مختلف تاریخی ایران پرداخته بود. او همچنین از یکی از آخرین آثار خودش در این نشست رونمایی کرد.
در ادامه کار دو هنرمند از لحاظ تولید تصویر ثانویه از تصویر یا تصاویر اولیه مورد بحث و مقایسه قرار گرفت. آثار علی فی عموماً از یک امر بازنمودی به یک اثر انتزاعی می‌رسیدند اما عکس‌های مقیم‌نژاد قصد تصویر کردن یک محیط کاملاً واقعی و باورپذیر را داشتند.
علی فی گفت که من هیچ‌وقت خودم را عکاس، موزیسین و هنرمند تجسمی ندانستم، چون امروزه که مدیوم‌ها در هم تنیده شده‌اند، هیچ هنری به صورت خالص وجود ندارد.
در ادامه‌ی جلسه به پرسش و پاسخ پرداخته شد.
علی قزلحصاری (از شرکت‌کنندگان در نشست) ضمن اشاره به کارهای فتومونتاژ مهدی مقیم‌نژاد به یاد کردن آثاری در این زمینه پرداخت که به عنوان مثال می‌شود از مجموعه‌ی «beyond the limits» از میترا تبریزیان، فتومونتاژهای مشهور جری اولسمن، گوستاو لوگری و تصویر «محو شدن» از هنری پیچ رابینسون نام برد.
ژوبین عبدیانی (از شرکت‌کنندگان در نشست) با اشاره به همه‌گیری گسترش هنر دیجیتال پرسید که بازار این نوع هنر در دنیای امروز چگونه است؟
علی فی جواب داد که امروزه بسیاری از آژانس‌های هنری و گالرهایی هستند که روی هنر دیجیتال تمرکز دارند و روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند. چند وب‌سایت هم برای خرید این آثار وجود دارد. اما بازار فروشش اصلاً با بقیه مدیوم‌ها قابل مقایسه نیست. با این نظریه که هنر دیجیتال بر ضد نظام گالری‌داری و آثار کلکسیونی شکل گرفته مخالفم. نه کاملاً درست است و نه کاملاً غلط. اما فکر نمی‌کنم بر این پایه شکل گرفته باشد.
مشکات طالبی (از شرکت‌کنندگان در نشست) از علی فی درباره‌ی نرم‌افزار مورد استفاده برای تولید و همچنین از ایده‌ی اولیه آثارش پرسید. و اضافه کرد که با توجه به این‌که خروجی اثر در این نوع آثار به نوعی شبیه به هم است آیا می‌توان گفت که مفهوم در درجه‌ی اول قرار می‌گیرد؟
او ضمن تأیید سؤال دوم مشکات طالبی پاسخ داد که ایده اولیه کارهایم را معمولاً از معماری فرهنگ‌های پیشین ایران همراه با منطق ریاضی و شاعرانگی لازم در کار هنری به‌دست می‌آورم. در این میان به پروژه‌ی دیگری از خود درباره‌ی یک فرش دیجیتال اشاره کرد. او در پاسخ به سؤال اول هم نرم‌افزار touchdesigner را معرفی کرد.
جلسه با تشکر از حضار پایان یافت.

به‌اشتراک‌‌گذاری این مطلب:

0 0 رأی‌ها
امتیازدهی به این مطلب
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه‌ها
0
خوشحال می‌شویم نظرتان را برایمان بنویسید.x