دانشجوی مقطع کارشناسی عکاسی دانشگاه تهران، ورودی ۱۳۹۸
«ما هیچوقت با زمان کنار نیامدیم. اسمی گذاشتیم روی چیزی که برایمان گنگ است و تبدیلش کردیم به خرگوشی فرّار که همیشه قدمی از ما جلوتر میرود؛ و دنبالش میکنیم چون راه دیگری نداریم. لحظهی قبل دیگر وجود ندارد و ما مدام درحال گذر کردن از لحظات در مسیر زمان هستیم.
پس ثبت میکنیم. ثبت میکنیم تا زندگیای که داشتیم از دست نرود. چون زمان خاطراتمان را تغییر میدهد و اعتمادی به آن نداریم. میخواهیم اولینها را بارها ببینیم و آخرینها را آنقدر تکرار کنیم که پایانی نداشته باشند. میدانیم روزی میرسد که او دیگر نیست و نمیخواهیم زمان، لحظاتی را که سرشار از زندگی بود در خودش حل کند و سندی از وجودش نمانَد.
دنیایی میسازیم که در آن زمان مطیع ماست. آن را میرقصانیم، عقب و جلو میبریم، تکرار میکنیم، میایستانیم؛ دنیایی که در آن نسخههایی از گذشتهی ما هنوز زندگی میکنند. این همه برای فراموش کردن واقعیتی که این لحظات مدام از ما دور میشوند و دیگر وجود ندارند. خرگوش هنوز میدود و فرصتی نداریم، پس ثبت میکنیم که تا وقتی خودمان در زمان گم نشدهایم، ثانیهها و دقیقههایی را که پشت سرمان جا گذاشتهایم فراموش نکنیم.»